Monday, May 30, 2005

تکرار

تکرار روز ها وشبهای مرا شکرگذار باشید که با یاد شما هستم ....با یاد شما در کوه و بیابان بایاد شما که غمگین می شدید ساز می نواختید یا نقشی به بوم می زدید . یک چیز هست یک چیز قشنگ و سبک مثل یک سفر که همه را به سمت شما می کشاند همه عددها همه تعریفها همه ستارگان و کهکشانها را
پشت دیوار من چند ستاره چال کرده اید وقتی در حیاط بودید نگاه من از شما به سمت آسمان بر می گشت .اما آسمان دیوار پشتی را هرگز ندیدم
شما آنجا نماز می گذاشتید دیگر نگاهتان نمی کردم .می خواستم تنها باشید گرچه تنها نمی ماندید....

0 Comments:

Post a Comment

<< Home